اجتماعی - خاطره

گذری بر مسائل روز جامعه اعم از فقر، بی کاری، بیماری، ازدواج، اعتیاد، کودک آزاری و ... با مدیریت خانم بشیری

اجتماعی - خاطره

گذری بر مسائل روز جامعه اعم از فقر، بی کاری، بیماری، ازدواج، اعتیاد، کودک آزاری و ... با مدیریت خانم بشیری

ریشه یابی خشونت و پرخاش جویی در کودکان

 

علت پرخاشگری کلامی در کودک ریشه در خانواده و اطرافیان وی دارد. خشم یک هیجان پایه انسانی است که مانند چهار هیجان دیگر یعنی ترس، غم، لذت و عشق توسط همه ما تجربه می شود. تجربه ی یک هیجان با ابراز آن متفاوت می باشد به طوری که تجربه هیجان ها کاملاً غیر ارادی است که همه ی ما بسته به شرایط با آن مواجه می شویم اما چگونگی کنار آمدن و برخورد با آن ها تا حد زیادی ارادی می باشد. ما به عنوان انسان های متمدن باید بیاموزیم که چه طور روی هیجان های مان مدیریت داشته باشیم. متاسفانه با این که کنترل خشم امری ریشه دار در فرهنگ ایرانی و اسلامی ماست و در نص قرآن "والکاظمین الغیظ" آمده اما هم چنان جامعه امروز ما پر از پرخاشگری و خشونت می باشد که غالباً با درگیری های فیزیکی شدید همراه می شود. گاهی اوقات پرخاشگری کلامی، شکل های پیچیده ای به خود می گیرد و به صورت های نیشخند، تمسخر، نگاه معنی دار از بالا به پایین و بعضاً هم بی محلی خودش را نشان می دهد که تحمل این دست پرخاشگری گاهی دشوارتر از تحمل نوع عیان آن است. در پرخاشگری های پنهان با وجود این که آسیب روانی این رفتارها کمتر از نوع فیزیکی آن نیست اما متاسفانه در نظام قضایی هیچ جای دنیا وجاهت قانونی چندانی ندارد و بیشتر در روان شناسی و اخلاق موضوعیت پیدا می کند. به عنوان مثال در کشور آمریکا شما بر طبق قانون می توانید در یک سانتی متری کسی بایستید و به او فحاشی کنید؛ اما تا زمانی که اقدام عملی علیه کسی انجام نداده باشید، رفتارتان مجرمانه محسوب نمی شود و در نتیجه پی گرد قانونی هم ندارد و یا معلم نمی تواند نسبت به دانش آموزش رفتاری پرخاش جویانه از خود نشان دهد. پرخاشگری کلامی پلیس با شهروندان به عنوان "سوء استفاده از قدرت" جرم محسوب می شود اما چنین چیزی در مورد روابط معمولی بین فردی مصداق ندارد.

در ایران پرخاشگری لفظی در مواردی خاص جرم بوده اما تعیین مصادیق و اثبات آن در روابط بین فردی بسیار دشوار است خاصه آن که تشخیص موهن بودن رفتار برعهده عرف می باشد. بنابراین با این که در جامعه ما پرخاشگری لفظی بر اساس کتاب قانون گاه جرم محسوب می شود اما به نظر می رسد این موضوع در عمل چندان جدی تلقی نمی گردد .به عنوان مثال آسیب فیزیکی که توسط همسر به بدن فرد وارد شود و در پزشکی قانونی به اثبات برسد، به مراتب از طرح دعوی پرخاش گری لفظی یا بی محلی از جانب همسر در دادگاه معتبرتر است. این در حالی است که آسیب روانی ای که پرخاشگری کلامی به انسان وارد می کند، می تواند بیشتر از نوع فیزیکی آن باشد. این جاست که موضوع حقوق اخلاقی همسر و آموزش مهارت عشق ورزیدن اهمیت خود را نشان می دهد. فهمیدن نیازهای روانی طرف مقابل و چگونگی ارتباط با او جزو مهارت های زندگی است که این کار بهتر است از طریق وزارت آموزش و پرورش صورت بگیرد. به دلیل این که روند اجتماعی شدن دختران و پسران مجزا از یک دیگر است، لازم می باشد تدابیر خاصی انجام گیرد تا ارتباط عاطفی با جنس مخالف توسط متخصصان آموزش داده شود.

زندگی سالم و خوش زیستی، بیشتر شدن شادمانی در جامعه، کاهش خشونت های خانگی و کم شدن جرم به آموزش و فرهنگ سازی های بنیادی نیاز دارد.



منابع این  نوشتار محفوظ است.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.